×

    وبلاگ

    تجربیات کاری من، میلاد شولی تمام گاردهای من رو پایین آورد

    تجربیات کاری من، میلاد شولی تمام گاردهای من رو پایین آورد

    آدم‌هایی که میان گند بزنن به زحماتت

    از حق نگذریم ایران نوین با تمام حرف و حدیث‌هایی که پشتش هست و انتقادهای زیادی که بهش می‌شه، کاملا شبیه یک دانشگاه بزرگی است که میتونه باعث رشد هر متخصصی بشه که تو حوزه تبلیغات دستی بر آتش داره و یا کاری مرتبط انجام ‌می‌ده.

    با شروع دوره‌ی کاریم تو تماشا رقابت زیادی رو برای پیشرفت بین دوستانم حس می‌کردم اما این رقابت کاملا نزدیک بهم بود و آدم‌ها بهم کمک می‌کردن اما زمانی که یک شخص جدید وارد چرخه‌ی کار می‌شد خیلی سریع توسط بچه‌ها آنالیز می‌شد و به عنوان یک خطر که شاید زحمات ما فراموش بشه به اون فرد نگاه می‌شد، به طور مثال شخصی به اسم علی به یکباره وارد مجموعه شد و تونست حجم زیادی از اختلافات رو استارت بزنه و این ترسناک بود. از طرفی شخصی مثل هاله چیت‌سازان زمانی که به تیم ما در تماشا اضافه شد قسمت زیادی از مشکلات حل شد و این خیلی هیجان‌انگیز بود.

    اما داستان و تجربه امروز من کمی متفاوت‌تر از چیزیه که قبل از اون تجربه کرده بودم.

    شروع یک سرمایه‌گزاری

    قبل از هر چیزی باید به این نکته اشاره کنم که دپارتمان سئو یکی از سرمایه‌گزاری‌های ایران نوین در سال ۱۳۹۸ – ۱۴۰۰ بود که مدیران تمایل زیادی داشتند این تخصص با پروژه‌های ۳۶۰ سینک بشه تا این غول تبلیغاتی بزرگتر از همیشه سینه سپر کنه.

    بعد از اینکه با شهروز شفیعی و الهام یاوری تصمیم گرفتیم که دپارتمان SEO رو در واحد دیجیتال استارت بزنیم ترس‌ها و دغدغه‌های زیادی پیش روی ما بود که باید با دید باز به این مسائل نگاه می‌کردیم، این دید باز برای من انقدر مبهم بود که تنها راه‌حلم برای جواب دادن به سوالات مهم تو جلسات وقت گرفتن بود، مدیریت تصمیم گرفته بود که یک مشاور برای من و تیم انتخاب کند، این تصمیم در ابتدا برای من این معنی رو میداد که نکنه کسی می‌خواد تو تیم دخالت کنه، من رو ضعیف کنن و از این مدل فکرایی که به دلیل عدم آگاهی به سراغ آدم میاد.

    اما به کمک دوستان خوبم و مطالعه و تحقیق بیشتر تونستم با این موضوع کنار بیام و یک ظرفیت برای پذیرش این تغییر ایجاد کنم و داستان من با مشاور استارت خورد.

     الهام یاوری که همیشه برای من یک زن قدرتمند محسوب می‌شد و می‌شود یکی از بهترین پیشنهادها رو ارائه کرد و میلاد شولی که مدیر سئو فعلی دیجی کالاست رو به جلسه ‌آورد و من هم با محسن طاووسی که هنوزم به نظرم برند ۱ سئو ایران هست صحبت کردم و در جلسه حضور پیدا کرد که دوباره اینجا ازش تشکر می‌کنم. محسن یکی از بهترین دوستان من هست و به داشتن همچین دوستی افتخار می‌کنم، محسن تو بهترینی 😉

    بهمن ۹۸ دغدغه‌ی اصلی ما ساختار بود، ساختاری که بتونه تو دل یک ابرپروسه بشینه، ابر پروسه‌ای که بیشتر از ۱۰ دپارتمان رو به صورت مستقیم و غیرمستقیم درگیر می کرد و در نهایت خروجی با کل پروژه هماهنگ و سینک شده باشه (که امروز برای برند غنچه و چی‌توز این اتفاق افتاد)، نکته‌ی مهم بی‌اهمیت بودن سلیقه‌ی شخصی راجب اتفاقات بود، زمانی که سلیقه‌ها وارد کار می‌شدن تمام پروسه‌ها دچار اختلال می‌شد که حقیقتا این اتفاق هم کم نیافتاد اما مدیریت شد.

    در نهایت و بعد از جلساتی که گذاشته شد میلاد شولی همسفر جدید من در ایران نوین بود، میلاد در سمت مشاور کنار من به تصمیماتی که می‌گرفتیم کمک می‌کرد، شهروز شفیعی هم در کنار ما به جنبه‌های بیزینسی این اتفاقات نگاه می‌کرد و نظرات تخصصی خودش رو ارائه می‌داد و بعد از گذشت کمتر از ۶ ماه تونستیم به کمک میلاد شولی عزیز خروجی یک سری پروسه رو داشته باشیم که برای من خیلی ارزشمند بود، ارزشمندتر از هر خروجی‌ای فیچرهایی بود که از میلاد، شهروز و بچه‌های تیم به من انتقال داده شد و با کمی آنالیز خروجی‌ها مشخص شده‌اند، مثلا:

    ۱- اگر ماشین خوب کار نمی‌کنه ولی در حال حرکته نیاز نیست برای تعمیرش همه چیز رو متوقف کنیم، می‌تونیم در حین حرکت و با توقف‌های کوچیک مشکلات رو حل کنیم.

    ۲- در سازمان‌های بزرگ ساختار و پروسه مهم‌تر از فیچرهای تخصصی یک محصول محسوب می‌شود.

    ۳- مشاور به تو نمیگه که چه کاری انجام بده، مشاور کنار تو هست و کامنت‌هاش مسیر رو برای تو روشن می‌کنه تا تو چاه نیافتی یا چراغ قرمزهارو رد نکنی و در نهایت با آگاهی انتخاب کنی.

    ۴- در نهایت باید به راه‌حلی برسیم که قابلیت تکرار داشته باشد و به صورت روتین قابل بهره‌برداری باشد.

    این ۴ خروجی از نگاه من برای شروع یک مسیر پرچالش می‌تونست یک گایدلاین خوب باشه که در انتهای هر جلسه جزییات خروجی گرفته می‌شدند و با توجه به زمان‌بندی در نظر گرفته شده به مرحله اجرا می‌رسیدند.

    نگاه خلق محصول

    با تمرکز بر روی این ۳ نکته تونستم مهم‌ترین مسئله‌های خلق یک محصول رو حل کنم:

    • هیچ چیز از روز اول کامل نبوده

    فیسبوک فقط یک وبسایت بدون صفحه لاگین برای مخاطبین بوده که توسط زاکربرگ عکس ها بارگزاری می‌شده و در نهایت هر چقدر رو به جلو حرکت کرد فیچرها به محصول با توجه به تجربه کاربر اصلاح و اضافه شد.

    • یک قدم برداشتن مفیدتر از ۱۰۰ روز برنامه‌ریزیه

    روزانه برنامه‌های زیادی رو تو دفتر کاریمون یادداشت می‌کنیم و یا برای خودمون برنامه و هدف مشخص می‌کنیم، اما ۹۰٪ این برنامه‌ریزی‌ها به مرحله اجرا نمیرسن اما زمان‌هایی داریم که به خودمون نگاه می‌کنیم که می‌بینیم بدون برنامه ریزی اولیه قسمت زیادی از مسیر خلق یک محصول رو با وجود تعدادی خطا طی کردیم، پس JUST DO IT.

    • بعد از دیدن خروجی ماشینی که خلق شده, نتایج رو مرحله به مرحله یادداشت کن

    کم‌رنگ ترین خودکارها از قوی‌ترین حافظه‌ها ماندگارتر است این جمله کلشیه ای رو بزار کنار، یک جعبه سیاه متناسب با روحیاتت بساز و داخلش تمام اتفاقات رو یادداشت کن، تو هر مرحله که با یک چالش رو به رو بودی می‌تونی برگردی و یادداشت‌هارو نگاه کنی تا برسی به نقطه‌ای که جواب اون چالش هستش.

    اما جمله‌ی معروف رو فراموش نکنیم که با آدم‌های کوچیک نمیشه کارهای بزرگ انجام داد، زمانی که یک سازمان میتونه یک برنامه‌ریزی برای ساخت محصولات خود داشته باشه و برای هر بخش یک راه حل درست رو در نظر بگیره یعنی اینجا می‌تونیم یک خونه‌ با معماری مدرن یا کلاسیک بسازیم.

    همکاری با میلاد شولی

    • تو جلسات با میلاد هیچ گاردی از سمت کسی نبود که این شفافیت و سالم بودن میلاد رو تصدیق می‌کنه، مگر اینکه طرف دشمن قسم خورده بود که انجام نشود که ما همچین کسی رو تو تیم نداشتیم.
    • راه‌حل‌ها منطقی و با مشورت فکری خارج می‌شدند که مالکیت معنوی برای کسی نداشت در نهایت کار انجام می‌شد، حضور یک کوردینیشن خوب در جلسات از نون شب واجب‌تره.
    • نظرات بدون هیچ دیدگاه قبلی بیان می‌شد، مثلا تو جلسه اول میلاد از اینکه دید پروسه‌های داخلی طراحی شدند و استانداردها رعایت شدند به صراحت اعلام کرد که “تصور می‌کردم این مراحل فقط در دیجی‌کالا طراحی شده و از اینکه شماهم انجام دادید سورپرایز شدم” این یک حس امنیت خاطری به مدیران برای انتخاب نفرات داد، یا ایراداتی که وجود داشت به همراه راه حل مطرح می‌شد.

    …..

    یک سرمایه‌گزار کارکشته چند روز پیش سررسید واریزی ۲۰۰ میلیون تومانی برای مشاورش رو نشونم داد و گفت: میتونستم ۳۰ میلیارد ضرر کنم اما الان از سود قراردادم میتونم کسب و کار جدیدم رو استارت بزنم، نوش جونش.

    تو مقاله‌های بعدی راجب جنبه‌های روانی پرداخت هزینه به مشاور تجربیاتم رو مطرح می‌کنم.

    مرسی که همراه من بودید

    رضا براتی

    رضا براتی هستم، از سال ۸۸ فعالیتم در فضای دیجیتال آغاز شد. بعد از گذراندن چالش‌های فراوان در کسب و کارهای دیجیتال در سال‌های گذشته توانستم در پروژه‌های زیادی به عنوان یک لیدر و یا کوچکترین عضو در تیم‌های اجرایی حضور پیدا کنم. تجربیات من اجرایی بر پایه مدیریت پروژه‌ است که مناسب برای مدیران بازاریابی، تبلیغات‌چی ها، کارآموزها و سرمایه‌گزاران حوزه دیجیتال است. نیاز به مشاوره دارید؟ با من تماس بگیرید.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    By commenting you accept the Privacy Policy

    انتقال تجربه در دنیای دیجیتال

    همه‌ی ما تو زندگی کاری و شخصیمون کارهایی انجام دادیم که یک تجربه ارزشمند محسوب می‌شوند، تجربیاتی که با پول و رابطه به دست نمیان، این تجربیات رو با من به اشتراک بزارید.

    Scroll to Top